عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
حق بدو گفتا مشو او را شفیع
تاکنم در حکم تو او را مطیع
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
نیست ازتو چون ربیع آئی بدیع
چون خریف نفس رفت اینک ربیع
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
چون سلیمان بد وصالش را رضیع
دیو گشتش بنده فرمان و مطیع
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۲ - آمدن آن زن کافر با طفل شیرخواره به نزدیک مصطفی علیه السلام و ناطق شدن عیسیوار به معجزات رسول صلی الله علیه و سلم
پس رسولش گفت ای طفل رضیع
چیست نامت باز گو و شو مطیع
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
از پی آن گفت حق خود را سمیع
تا ببندی لب ز گفتار شنیع
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع
مژدهور باشم مر او را و شفیع
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۲ - حکایت آن کرد که در انبوهی شهر کدویی بر پای خود بست تا خود را گم نکند
ور به من این مکرمت باشد بدیع
خواجه کونین را آرم شفیع
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۹ - در صفت ضعف و پیری و سد باب منفعت گیری
مادرم خاک است و من طفل رضیع
میل مادر نیست از طفلان بدیع
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵
عشق بر اکوان محیطست و وسیع
عشق در عالم مطاع است و مطیع
عشق در دلها حیاتست و روان
عشق در سرها سماع است و سمیع
عشق در مردان حق آئینه است
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۴ - در بیان حکایت میرفندرسکی و کفار روم و فرنگ
قبه ای چون قبه ی گردون رفیع
ساختش چون پهنه ی هامون وسیع
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۵ - گفتن شعیب که گریه ام از شوق جنت و ترس جهنم نیست
حوری خاص تو در کاخ رفیع
سر برون آورد با چهر بدیع
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۴ - نور علی شاه اصفهانی
آنکه ذاکر نیست او نبود مطیع
عاصی است و ردِّ درگاه رفیع
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش اول - گزیدهای از کرامات و فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) » بخش ۷ - حدیث از زید نساج درباره پیرمردی که زخمی عمیق داشت
قدر روزجمعه چون آمد رفیع
روز جمعه بود رفتم در بقیع
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
لا، یمین الله کسش نبود شفیع
آنکه سر زد از وی این کار شنیع