×
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست
نیست شو تا هستیت از پی رسد
تا تو هستی، هست در تو کی رسد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۱
هر زمان لطفت همی در پی رسد
ور نه کس را این تقاضا کی رسد
مست عشقم دار دایم بیخمار
من نخواهم مستیی کز میرسد
ما نیستانیم و عشقش آتشیست
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۷ - در بیان معرفت روح میفرماید
شهسواری کاندرین معنی رسد
درد او را دارو از موئی رسد
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶۸ - بازماندن سلامان از ابسال و زاری کردن بر مفارقت او
هر چه از تیر بلا بر وی رسد
از کمان چرخ پی در پی رسد