رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۳
هم چنان سرمه که دخت خوب روی
هم به سان گرد بردارد ز روی
گرچه هر روز اندکی برداردش
بافدم روزی به پایان آردش
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵
باز کرد از خواب زن را نرم و خوش
گفت: دزدانند و آمد پای پش
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - در حق شمس الدین
گزیده شمس دین ای از نهیبت
شده حال بداندیشان مشوش
کشیده بر سرت تأیید سایه
فگنده بر درت اقبال مفرش
بدست باس تو چون موم آهن
[...]
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - فی فضائله
حق تعالی گفت با روح الامین
باز پرس از رحمة للعالمین
کای نبی خشنودم ازعثمان خویش
هست او خشنود از رحمن خویش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی
هاتفش گفتا کهای ناخوش منش
خوش نه آید هیچنان بینان خورش
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت مفلسی که عاشق پسر پادشاه شد و بدین گناه او را محکوم به مرگ کردند
عاقبت شهزاده خورشید فش
از سر لطف آن گدا را خواند خوش
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » صوفی که از مردان حق سخن میگفت و خطاب پیری به او
من نخواهم نان هر ناخوش منش
بس بود این نانم و آن نان خورش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۸ - قال الله تبارک وتعالی: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»
هر کرا او دوست من خود دوستش
دشمنش را از غضب تو پوست کش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
ای برادر خط بقلاّبی بکش
پیش قلّابان فکن این غلّ و غش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
نه فلک چون ده یکی خواست از درس
از دو عالم جای آمد بر ترش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
بی چنین تیغی که دانستی بهش
شور و تیز و تلخ و شیرین و ترش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۳ - فی فضیلة امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه
گر بحق میگوئی الحق بود خوش
اشتر حق شیر حق را بارکش
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
بلبل شوریده میگردید خوش
پیش گل میگفت راه خارکش
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقالة الثامنة عشر
پیر گفتش هست خاک بارکش
عالم حلم و جهان خلق خوش
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
نقد این پرحواصل بود و بس
موج چون بسیار شد از پیش و پش
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
عقل و جانت را دو کفه ساز خوش
عقل و جانت را در آنجا نه بکش
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۷ - در حق خویش گوید
هم درین شور از جهان آزاد و خوش
در قیامت میروی زنجیر کش
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
چند شعر چون شکر گوئی تو خوش
همچو بادامی زفان در کام کش