گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتگوی سالک ژنده‌پوش با پادشاه

 

این و صد چندین سپاه و لشگرند

سر به سرمیر اجل را چاکرند

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » پند ارسطاطالیس بر اسکندر هنگام مردن او

 

در میان عاشقان مرغان درند

کز قفس پیش از اجل برمی پرند

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

این جماعت دشمنان حیدرند

پیش ما لایق به تیغ و خنجرند

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

مصطفی و مرتضی یک جوهرند

با موحدّ همچو نور اندر برند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه

 

دایماً در طاعت حق حاضرند

با دلی پرخون و جانی ناظرند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گفت فرقست آنکه خلقان دیگرند

جمله شادی میکنند و میخورند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

گاه همچون سگ زهم می بردرند

گه چو گرگان میکشند ومیخورند

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

پیشتر زان کاین حریفان بگذرند

بگذر از ایشان که با تو نسپرند

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

هر دوعالم دشمن یکدیگرند

عقل و جان از کار عالم بر ترند

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۶ - حكایت

 

قومی اندر گفتگوی آن درَند

لاجرم خر مهره در عالم برند

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

تا به بازار زمانه آورند

هر کسی بر نقش جوهر بنگرند

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود

 

و آن سببها کانبیا را رهبرند

آن سببها زین سببها برترند

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

اندر آن بازار که‌اهل محشرند

حس مس را چون حس زر کی خرند

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode