عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
عدل کن تا تاج ماند بر سرت
جام آزادی دهند از کوثرت
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
چون نظر افتاد سوی دیگرت
خرقهات بیرون فکندم از برت
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم
ای زمین و آسمان خاک درت
عرش و کرسی خوشه چین جوهرت
عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گفت او را چون نمیخواهی برت
این همه سودا برون کن از سرت
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر
آب حیوان خاک باشد بردرت
نیم مرده ز اشتیاق کوثرت
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۴ - بردن صبا نامۀ بلبل پیش گل وعاشق شدن او
گفت عزم آمدن کردم برت
تا بهبینم دست و پا و هم سرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را
لیک گفتی گرچه میدانم سرت
زود هم پیدا کنش بر ظاهرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
پیشهای آموز کاندر آخرت
اندر آید دخل کسب مغفرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۶ - فوت شدن دزد به آواز دادن آن شخص صاحبخانه را که نزدیک آمده بود که دزد را دریابد و بگیرد
چونک اندر قعر جو باشد سرت
کی به رنگ آب افتد منظرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام
با گره کم کوش تا بال و پرت
نسکلد یک یک ازین کر و فرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۷ - اجتماع اجزای خر عزیر علیه السلام بعد از پوسیدن باذن الله و درهم مرکب شدن پیش چشم عزیر علیه السلام
هین عزیرا در نگر اندر خرت
که بپوسیدست و ریزیده برت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۶ - پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت
همچنین سوراخهای دیگرت
میکشاند آب فهم مضمرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۲ - آمدن آن زن کافر با طفل شیرخواره به نزدیک مصطفی علیه السلام و ناطق شدن عیسیوار به معجزات رسول صلی الله علیه و سلم
گفت کو گفتا که بالای سرت
مینبینی کن به بالا منظرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۳ - قصهٔ آن آبگیر و صیادان و آن سه ماهی یکی عاقل و یکی نیم عاقل وان دگر مغرور و ابله مغفل لاشی و عاقبت هر سه
گفت با اینها ندارم مشورت
که یقین سستم کنند از مقدرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۰ - بیان آنک عمارت در ویرانیست و جمعیت در پراکندگیست و درستی در شکستگیست و مراد در بیمرادیست و وجود در عدم است و عَلی هَذا بَقیَّةُ الأَضْدادِ وَ الأَزْواجِ
گر تو برگردی و بر گردد سرت
خانه را گردنده بیند منظرت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۳ - قصهٔ باز پادشاه و کمپیر زن
که کنم با رای هامان مشورت
کوست پشت ملک و قطب مقدرت