گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹

 

زآتش اندیشه جانم سوخته است

وز تف یارب دهانم سوخته است

از فلک در سینهٔ من آتشی است

کز سر دل تا میانم سوخته است

سوز غمها کار من کرده است خام

[...]

خاقانی
 
 
sunny dark_mode