گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعة‌و العشرون

 

گر سخن گویم زفان او بود

هرچه گویم حال جان او بود

عطار
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱

 

خوش بود دردی که درمان او بود

خرم آن جانی که جانان او بود

کفر زلفش رونق ایمان ماست

کفر کی باشد که ایمان او بود

گرد عالم روز و شب گردیده ام

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
sunny dark_mode