عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۹
دوش وقت صبح چون دل دادهای
پیشم آمد مست ترسازادهای
بی دل و دینی سر از خط بردهای
بی سر و پایی ز دست افتادهای
چون مرا از خواب خوش بیدار کرد
[...]
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مگسی که به کندو رفت و دست و پایش در عسل ماند
شد ز شوق آن عسل دل دادهای
در خروش آمد که کو آزادهای
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۳
باد بین اندر سرم از بادهای
نوش کردم از کف شهزادهای
جان چو اندر بادهٔ او غوطه خورْد
بر سر آمد تابناکی سادهای
چشم جان میدید نقشی بوالعجب
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را
بیطلب تو این طلبمان دادهای
گنج احسان بر همه بگشادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴ - بازگشتن به حکایت پیل
ناگهان دیدند سوی جادهای
پور پیلی فربهی نو زادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۱ - تشبیه بند و دام قضا به صورت پنهان به اثر پیدا
بینی اندر دلق مهتر زادهای
سر برهنه در بلا افتادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۲ - بقیهٔ حکایت نابینا و مصحف
آنچ میخوانی بر آن افتادهای
دست را بر حرف آن بنهادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
بارها در دام حرص افتادهای
حلق خود را در بریدن دادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را
گاو موسی دان مرا جان دادهای
جزو جزوم حشر هر آزادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۸ - یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ
تو بدان نادر کجا افتادهای
گر نه محرومی و ابله زادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۴ - زجر مدعی از دعوی و امر کردن او را به متابعت
ور کنی یک چشم آدمزادهای
نصف قیمت لایقست از جادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعتگری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ
چون مگس در دوغ ما افتادهای
تو نهای مست ای مگس تو بادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۹ - وصیت کردن مصطفی علیهالسلام صدیق را رضی الله عنه کی چون بلال را مشتری میشوی هر آینه ایشان از ستیز بر خواهند در بها فزود و بهای او را خواهند فزودن مرا درین فضیلت شریک خود کن وکیل من باش و نیم بها از من بستان
ای تو در دین جهودی مادهای
کین گمان داری تو بر شهزادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل
تو بر آن رنگی که اول زادهای
یک قدم زان پیشتر ننهادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۹ - باز دادن شاه گنجنامه را به آن فقیر کی بگیر ما از سر این برخاستیم
رو به دریایی که ماهیزادهای
همچو خس در ریش چون افتادهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۲ - گفتن خواجه در خواب به آن پایمرد وجوه وام آن دوست را کی آمده بود و نشان دادن جای دفن آن سیم و پیغام کردن به وارثان کی البته آن را بسیار نبینند وهیچ باز نگیرند و اگر چه او هیچ از آن قبول نکند یا بعضی را قبول نکند هم آنجا بگذارند تا هر آنک خواهد برگیرد کی من با خدا نذرها کردم کی از آن سیم به من و به متعلقان من حبهای باز نگردد الی آخره
اندرون گاو تن شهزادهای
گنج در ویرانهای بنهادهای
حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۱۳ - مراجعت کردن از سفر و آمدن به وطن
واخورم بر باد هریک بادهای
در نویسم نام هر آزادهای
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
غافلم از کار و عقلم داده ای
من گریزانم تو در بگشاده ای
حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۵ - در بیان تجلی ذات میفرماید
تا تو با وقتی ز کار افتاده ای
وقت اگر با تو بود آزاده ای
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۷ - الحکایة فی معرفة العشق
در جوارش بود سید زاده ای
دل بدست محنت و غم داده ای