گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت چاکری که از دست شاه میوهٔ تلخی را با رغبت خورد

 

کار او بس پشت و روی افتاده است

چون کنی تو، چون چنین بنهاده است

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۶ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هر بلا کین قوم راحق داده است

زیر آن گنج کرم بنهاده است

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

آنچه حق بر جان و جسمت داده است

گنج پنهان بر دلت بنهاده است

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۰ - باز الحاح کردن معاویه ابلیس را

 

گفت پیغامبر نشانی داده است

قلب و نیکو را محک بنهاده است

مولانا
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰

 

نعمة الله در شراب افتاده است

سر به پای خم می بنهاده است

در خرابات مغان بزمی نهاد

خوش در میخانه را بگشاده است

در صدف دُر یتیمی یافتم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶ - در وصف چشمهٔ جوهر ناک

 

حبذا کشمیر و جوهر ناک او

حوض کوثر در بهشت آماده است

گر نه او آیینهٔ وجه الله است

دایما آبش چرا استاده است

سید تالابها می خوانمش

[...]

جویای تبریزی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۴ - دنباله داستان شاه و گرفتاری او به دست زنگیان

 

دولت سرمد تورا آماده است

خوان نعمت تا ابد بنهاده است

ملا احمد نراقی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۳ - دفن اجساد شهدا

 

یک شهیدی دورتر جان داده است

در لب شط فرات افتاده است

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode