گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۴۴

 

جلوه حسن ترا محرم به جز آیینه نیست

سرّ سودای خیالت محرم هر سینه نیست

حُسن خود خواهی که بینی در دل ما کن نظر

اندرون پاکبازان کمتر از آیینه نیست

گفته ای امروز خواهم کرد کار تو تمام

[...]

جلال عضد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۹۰

 

ذوقی از حرف محبت بی صفای سینه نیست

طوطیان را تخته مشقی به از آیینه نیست

هر طرف چشم افکنی داغی به خون غلطیده است

هیچ باغ دلگشایی به ز چاک سینه نیست

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۴

 

صاف‌طبعان را غمی از خار خارکینه نیست

زحمت مژگان به چشم‌گوهر و آیینه نیست

در زراعتگاه امکان بسکه بیم آفت است

خلق را چون دانهٔ‌گندم دلی در سینه نیست

فیل صاحب‌منصب است و گاو و خر روزینه‌دار

[...]

بیدل دهلوی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

کینه دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست؟

بسکه مهر دوست آنجا هست جای کینه نیست!

نقد جان را رایگان در راه آزادی دهیم

گر به جیب و کیسه ما مفلسان نقدینه نیست

گنج عزت کنج عزلت بود آن را دل چو یافت

[...]

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode