گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۲

 

تا دل از یاد تو می در ساغر اندیشه داشت

هر حبابی را که می دیدم پری در شیشه داشت

چون نگردد صولت عشق از جنون من زیاد؟

در کدامین عهد شیری این چنین در بیشه داشت؟

تلخ اگر باشد حدیث من، مرا معذور دار

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۸

 

سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داشت

گر دمید از آب حیوان آتشی در ریشه داشت

در شکست توبه کار عشرت ما شد درست

آسمان ما را گرفتار طلسم شیشه داشت

کوهکن در زیر بار ننگ مزدوری نبود

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode