گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۷

 

خط عیان شد تا بساط زلف او برچیده شد

فتنه ها بیدار گردد چون علم خوابیده شد

سالها دندان خاموشی فشردم بر جگر

تا دهانم چون صدف پر گوهر سنجیده شد

در دل عشاق بیم بازگشت حشر نیست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۸

 

بس که از سرگرمی فکرم نفس تفسیده شد

جوهر تیغ زبانم موی آتش دیده شد

از سبک سنگی چو کف با موج بودم همعنان

لنگر دریا شدم تا گوهرم سنجیده شد

نرم نتوانست کردن آن دل چون سنگ را

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode