گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۹

 

عمر من در سایه آن قامت دلجو گذشت

از چنان حیرت فرا سروی چسان این جو گذشت؟

محمل لیلی سبکسیرست، ورنه بارها

چشم مجنون در دویدن از رم آهو گذشت

همچنان بیگانه از دین است چشم کافرش

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۰۴

 

فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ما

شانه غافل در شب زلف از بر آن رو گذشت

اشک بر سوز دلم هرگز سر راهی نبست

آتش از یک سو چو آمد، آب از یک سو گذشت

همچو سیلی کز سرپل بگذرد در نوبهار

[...]

طغرای مشهدی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳۱

 

از سر کوی که آن مه با قد دلجو گذشت

از لب بام فلک غوغای های و هو گذشت

شور و محشر شد عیان هر جانب آن بدخو گذشت

رسته خیز انگیخت از چین جبین هر سو گذشت

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۷

 

یک شبم در دل نسیم یاد آن گیسو گذشت

عمر در آشفتگی‌ چون سر به زیر مو گذشت

شوخی اندیشهٔ لیلی درین وادی بلاست

بر سر مجنون قیامت از رم آهوگذشت

هیچ‌ کافَر را عذاب مرگ مشتاقان مباد

[...]

بیدل دهلوی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳

 

سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت

شور و غوغای جهان از گنبد مینو گذشت

در چمن سنبل ز خجلت سر به پیش افکنده بود

جانب گلشن مگر بویی ازآن گیسو گذشت؟!

در کمینگاه تغافل چشم او ره می‌زند

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode