×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱
چشم ما خوش چشمهٔ آبی به هر سو می رود
این چنین آب خوشی پیوسته بر رو می رود
می رود عمر عزیز من به عشق روی او
دلخوشم از عمر خود زیرا که نیکو می رود
دل طواف کعبهٔ وصلش بدان جوید مدام
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳
غیر زلف او که دوشادوش آن رو میرود
سایه با خورشید کی پهلو به پهلو میرود!
چون توانم رفت در کویی که هر روز آفتاب!
جچون رود رو در قفا در کوچة او میرود
راه عشق است این که در وی پای کس گستاخ نیست
[...]