گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵

 

صبح از جان‌های روشن یاد می‌آید مرا

شام از تاریکی تن یاد می‌آید مرا

از دمِ سردِ خزان برگی که می‌افتد به خاک

از جهان بی‌برگ رفتن یاد می‌آید مرا

می‌شوم چون شبنمِ گل آب از تردامنی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode