گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

بامدادان شاه خود را دیده‌ام بر مرکبش

مشک‌پاشان از دو زلف و بوسه‌باران از لبش

صدهزاران جسم و جان‌افشان و حیران از قفاش

از برای بوسه چیدن گرد سایهٔ مرکبش

خنجری در دست و «مَن یَرغَب»‌کنان عیاروار

[...]

سنایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹۱

 

رنگ می بازد زنام بوسه یاقوت لبش

ازاشارت آب می گردد هلال غبغبش

ازگریبان حیات جاودان سر برزند

چون قبا هرکس که درآغوش گیرد یک شبش

عاشقان بیدهن را زهره گفتار نیست

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۵۶ - نی نواز

 

نی نواز امرد که باشد آه و افغان مشربش

می شود در ناله نی را نارسانده بر لبش

سیدای نسفی
 

صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۸ - در شکایت زمانه و استغاثه به امام عصر(عج)

 

چون به خاک افتاد از زین جسم پر تاب و تبش

در خیام آمد ز میدان مرکب بی‌صاحبش

الظلیمه الظلیمه صیحه زن ورد لبش

از حرم اهل حرم یک سر بدور مرکبش

صامت بروجردی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲

 

هرکه را باشد چو من گر شوخ سیمین‌غبغبش

در جهان نبود به غیر از شادکامی مشربش!

عاقبت هرکس که دل بستست اندر زلف او

حل شود از عقده‌های این معما مطلبش

می‌رسد آخر به وصل دولت لیلی‌وَشان

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode