گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۰۴

 

ما قدح کشتی و دل را همچو دریا کرده ایم

چون صدف دامن پر از لؤلؤی لالا کرده ایم

خرقه ی صوفی بخون چشم ساغر شسته ایم

دین و دنیا در سر جام مصفّا کرده ایم

عیب نبود گر ترنج از دست نشناسیم از آن

[...]

خواجوی کرمانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۷

 

بزم عشرت تا ز خون دل مهیّا کرده‌ام

غصّه‌ها حل کرده و در حلق مینا کرده‌ایم

غیر شرح بیقراری نیست در طومار موج

ته بته این نامة سربسته را وا کرده‌ایم

ما ز خود گم گشته بودیم از تو تا بودیم دور

[...]

فیاض لاهیجی
 
 
sunny dark_mode