گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۳

 

ای دل ار مولای عشقی یاد سلطانی مکن

در ره آزادگان بسیار ویرانی مکن

همره موسی و هارون باش در میدان عشق

فرش فرعونی مساز و فعل هامانی مکن

بی‌جمال خوب، لاف یوسف مصری مزن

[...]

سنایی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷۳

 

ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادانی مکن

دیده ی مهجور ازین پس گوهرافشانی مکن

چون نمی خواهد مرا دلدار شهرآرا بیا

هم سبک روحی کن آنجا هم گرانجانی مکن

عشق بازی با رخ خوبش نه کار سرسریست

[...]

جهان ملک خاتون
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۹۱

 

چون دو تا شد قدت از پیری گرانجانی مکن

بیش ازین استادگی با اسب چوگانی مکن

پیش دریا قطره را نعل سفر در آتش است

در گهر این قطره را زین بیش زندانی مکن

همچو اوراق خزان اسباب دنیا رفتنی است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode