گنجور

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

ای ز عصمت بر تو هر ساعت نگهبانی دگر

وز بر ما هر زمان فضلی و احسانی دگر

ای ترا از روی همت هم درین ایوان صدر

از ورای آفرینش صدر و ایوانی دگر

جز به تعلیم تو اندر عالم ایمان که ساخت

[...]

سنایی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹۰

 

ای ترا در زیر هر لب شکرستانی دگر

جز لبت ما را نمک ندهد نمکدانی دگر

من غم دل گویم و تو همچنان مشغول ناز

تو به شهری دیگر و من در بیابانی دگر

من به تو حیران، تو می گویی که پیمان تازه کن

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

هردم از زلف تو دارم کافرستانی دگر

دم به دم نو می کنم از رویت ایمانی دگر

یا تویی یا حسن رخسار تو را دزدیده است

چون تویی گر سر برآرد، از گریبانی دگر

چاشنی کنج آن لب از مذاقم کی رود

[...]

نظیری نیشابوری
 
 
sunny dark_mode