گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲

 

دوش رفتم در خرابات مغان رندانه مست

دیدم آنجا عارفان و عاشقان مستانه مست

جوشش مستی فتاده در نهاد خم می

جان و دل سرمست گشته ساغر و پیمانه مست

جام می در داده ساقی خاص و عام مجلسش

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
sunny dark_mode