گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰

 

نه همین سودای ابرویت مرا دیوانه ساخت

برهمن از شوق او محراب در بتخانه ساخت

مستی چشم ترا نازم که در دوران او

سبحه را زاهد به می گل کرد و زان پیمانه ساخت

رخنه در آهن فتد از سایهٔ مژگان تو

[...]

کلیم
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

شد بهار و لاله صحن باغ را میخانه ساخت

از طرب چون صبح صوفی سبحه را پیمانه ساخت

گلشن از بلبل، من و بزمی که گر حاجت شود

می توان صد رنگ گل از یک پر پروانه ساخت

بی ادای آشنایی کی دل از جا می رود

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۳

 

عالمی را روی شرم آلود او دیوانه ساخت

شمع در فانوس کار یک جهان پروانه ساخت

نغمه سنجان چمن را شور من دیوانه ساخت

برگ گل را شعله آواز من پروانه ساخت

جوهر عشق آن زمان بر خلق ظاهر شد که حسن

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode