گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۱

 

عشق فارغبالم از اندیشه دنیا نمود

وقت آن کس خوش که شغل عشق را پیدا نمود

حسن شوخ از پرده پوشی می شود بی پرده تر

دختر رز خویش را در چادر مینا نمود

سر بسر چشم غزالان چشم قربانی شده است

[...]

صائب تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

گفت دشمن کامی او این جسارت‌ها نمود

چون به ری آمد بدین بهتانش نابینا نمود

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode