گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰

 

بسکه سودای توام سرتا به پا زنجیر پاست

موی‌سر چون‌دود شمعم‌جمع‌با زنجیر پاست

اشکم و بر انتظار جلوه‌ای پیچیده‌ام

یاد آن‌گل شبنم شوق‌مرا زنجیرپاست

همتی ای ناله تا دام تعلق بگسلیم

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱

 

چون حبابم الفت وهم بقا زنجیرپاست

خانه بر دوش طبیعت را هوا زنجیر پاست

درگرفتاریست عیش دل‌که مجنون تو را

مطرب ساز طرب‌کم نیست تا زنجیر پاست

چون‌کنم جولان به‌کام دل‌که با چندین طلب

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode