گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

مستحق کشتنم خود قائلم زارم بکش

بی گنه می‌کشتیم ، اکنون گنهکارم بکش

تیغ بیرحمی بکش اول زبانم را ببر

پس بیازار و پس از حرمان بسیارم بکش

جرم می‌آید زمن تا عفو می‌آید ز تو

[...]

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode