×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱
یک نظربازست نرگس چشمِ بیمارِ ترا
گل یکی از سینهچاکان است دستارِ ترا
می کند شبنمگرانی بر عذارِ نازکت
ابر میبوسد زمین از دور گلزارِ ترا
خشک می آید به چشمش جلوهٔ آبِ حیات
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیببند در منقبت مولانا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و وداع با خاک نجف
عرش باشد آستانی درگه بار ترا
چینة اول بود نه چرخ دیوار ترا
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷
دیده هرکس ندارد تاب دیدار ترا
چشم حسرت میتواند دید رخسار ترا
از رگ غیرت به ما دل میکشد خنجر، مگر
دیده در یک بزم هوش ما و گفتار ترا