گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱

 

در خرابات فنا ملک بقا داریم ما

خوش بقای جاودانی زین فنا داریم ما

کشته عشقیم و جان در کار جانان کرده ایم

این حیات لایزالی خونبها داریم ما

خم می درجوش و ما سرمست و ساقی در نظر

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹

 

دیده سیر و دل بی مدعا داریم ما

آنچه می باید درین مهمانسرا داریم ما

آبروی بی نیازی چشمه حیوان ماست

کی چو اسکندر غم آب بقا داریم ما؟

گر به درد و داغ روزافزون خود قانع شویم

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode