گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴

 

هوش اگر ناخن زند بر دل شراب ناب هست

ور سبو از می تهی گردد خمار و خواب هست

ای که گویی باعث غم خوی غمگین روی باش

غم ز بی باکی ندارم ورنه خود اسباب هست

گر نمی ارزم به وصلت ز آرزو منعم مکن

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۴

 

توبه نتوان کرد از می تا شراب ناب هست

از تیمم دست باید شست هر جا آب هست

صحبت اشراق را تیغ زبان در کار نیست

شمع را خاموش باید کرد تا مهتاب هست

عالم آب از تنک ظرفان شود پر شور و شر

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode