عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثة و العشرون
عالمی پر عاشق شوریده اند
جمله صاحب درد و صاحب دیده اند
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
از خودی خود بکل ببریدهاند
شربت معنی به جان نوشیدهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۵ - سبب جرات ساحران فرعون بر قطع دست و پا
اصل این ترکیب را چون دیدهاند
از فروع وهم کم ترسیدهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۳ - تفسیر اوجس فی نفسه خیفة موسی قلنا لا تخف انک انت الاعلی
بنگر آنها را که حالی دیدهاند
سر فاسد ز اصل سر ببریدهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۶ - تزییف سخن هامان علیه اللعنة
مشرق و مغرب چو تو بس دیدهاند
که سر ایشان ز تن ببریدهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۴ - یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه
که انبیا رنج خسان بس دیدهاند
از چنین ماران بسی پیچیدهاند
همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
گرچه سیاحان جهان گردیدهاند
مثل رویت کافرم گر دیدهاند
مهرورزان پیش نقش روی تو
بر جمال شاهدان خندیدهاند
ماهرویان ز اشتیاقت سالها
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱
از خود و از عزم خود ببریده اند
پس خدا بر خویشتن بگزیده اند
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۷ - حکایت آن شکمپرست پرخور که از قرآن کُلوا وَ اشْرَبوا را آموخته بود
هر گروهی مسلکی بگزیده اند
آیه ی چندش موافق دیده اند
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۷ - شاه اولیا که فرمود الهی ما عبدتک خوفاً من نارک
چونکه او را اهل طاعت دیده اند
طاعت او زین سبب بگزیده اند
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۰ - وقایع بعد از قتل
فارغ از غم گوشهای بگزیدهاند
دستها در گردن و خوابیدهاند
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۴ - در معنی اینکه چون ملت محمدیه مؤسس بر توحید و رسالت است پس نهایت مکانی ندارد
قصه گویان حق ز ما پوشیده اند
معنی هجرت غلط فهمیده اند
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۹ - در معنی اینکه پختگی سیرت ملیه از اتباع آئین الهیه است
مستحب را فرض گرادنیده اند
زندگی را عین قدرت دیده اند
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۳ - فلک مریخ اهل مریخ
بر وجودش آنچنان پیچیده اند
هر خم و پیچ فضا را دیده اند
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق
آن نکوبینان که خود را دیده اند
خود گلیم خویش را بافیده اند