مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۹
آتشی نو در وجود اندرزدیم
در میان محو نو اندرشدیم
نیک و بد اندر جهان هستی است
ما نه نیکیم ای برادر نی بدیم
هر چه چرخ دزد از ما برده بود
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم
بار دیگر ما به قصه آمدیم
ما از آن قصه برون خود کی شدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - مرتد شدن کاتب وحی به سبب آنک پرتو وحی برو زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و سلم بخواند گفت پس من هم محل وحیم
سبزهها گویند ما سبز از خودیم
شاد و خندانیم و بس زیبا خدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود
سروری چون شد دماغت را ندیم
هر که بشکستت شود خصم قدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳ - دعوت باز بطان را از آب به صحرا
کز جهان زنده ز اول آمدیم
باز از پستی سوی بالا شدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۲ - دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی
طالب حیرانی خلقان شدیم
دست طمع اندر الوهیت زدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۵ - گفتن شیطان قریش را کی به جنگ احمد آیید کی من یاریها کنم وقبیلهٔ خود را بیاری خوانم و وقت ملاقات صفین گریختن
تا بخوردیم آن دم تو و آمدیم
تو بتون رفتی و ما هیزم شدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۶ - تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر
مطربان خواهی و قوال و ندیم
کوهها را پیشت آرد آن قدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۷ - تفسیر این آیت کی ان تستفتحوا فقد جائکم الفتح ایهای طاعنان میگفتید کی از ما و محمد علیه السلام آنک حق است فتح و نصرتش ده و این بدان میگفتید تا گمان آید کی شما طالب حقاید بی غرض اکنون محمد را نصرت دادیم تا صاحب حق را ببینید
ما هم از ایام بختآور شدیم
بارها بر وی مظفر آمدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۵ - تفسیر أَسْفَلَ سافِلینَ إِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنونٍ
ز آب شور و مهلکی بیرون شدیم
بر رحیق و چشمهٔ کوثر زدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۸ - انابت آن طالب گنج به حق تعالی بعد از طلب بسیار و عجز و اضطرار کی ای ولی الاظهار تو کن این پنهان را آشکار
در عدم ما مستحقان کی بدیم
که برین جان و برین دانش زدیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۷ - دیدن ایشان در قصر این قلعهٔ ذات الصور نقش روی دختر شاه چین را و بیهوش شدن هر سه و در فتنه افتادن و تفحص کردن کی این صورت کیست
ز امر شاه خویش بیرون آمدیم
با عنایات پدر یاغی شدیم
حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۱۳ - مراجعت کردن از سفر و آمدن به وطن
همدم دیرینه و یار قدیم
هم حریفم بوده دایم هم ندیم
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۴ - حکایت
در حضر چون جان و تن با هم بدیم
در سفر با هم مصاحب می شدیم
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد
سر مکنون دل او ما بدیم
نعرهٔ بی باکانه زد افشا شدیم
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۹ - رکن دوم: رسالت
حرف بی صوت اندرین عالم بدیم
از رسالت مصرع موزون شدیم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » خطاب به زن
مرد را تنها تویی یار قدیم
همیناهی، هم شریکی، هم ندیم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۳ - پایمال آز
پنبهٔ این شعلهٔ سوزان شدیم
آتش پندار را دامان زدیم