×
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲
دل چو دم از دلربائی میزند
عافیت را پشت پائی میزند
بازعاشق گشت و معذورست دل
گرچه لاف از بیوفائی میزند
از میان موج خون چون غرقه
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱
باز دل در عشق رائی میزند
سنگ بر قفل بلائی میزند
از ملامت پشت دستی میخورد
بر سلامت پشت پائی میزند
تاراشکم بسته بر قد چوچنگ
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۵
بلبلی بیدل نوایی میزند
بادپیمایی هوایی میزند
کس نمیبینم ز بیرون سرای
و اندرونم مرحبایی میزند
آتشی دارم که میسوزد وجود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
از حقیقت هیچ کس آگه نشد
هر کسی حرفی ز جایی میزند
ما و آن وادی که از گم گشتگی
هر طرف خضری صدایی میزند
تیغ ناپیدا و قاتل ناپدید
[...]