×
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
نه دری در سینه میبگشایدم
نه جمالی روی میبنمایدم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
از خدای خویش آن میبایدم
کز سر فضلی دری بگشایدم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند
نک صریح آواز حق میآیدم
همچو صاف از درد میپالایدم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۷ - قصهٔ احد احد گفتن بلال در حر حجاز از محبت مصطفی علیهالسلام در آن چاشتگاهها کی خواجهاش از تعصب جهودی به شاخ خارش میزد پیش آفتاب حجاز و از زخم خون از تن بلال برمیجوشید ازو احد احد میجست بیقصد او چنانک از دردمندان دیگر ناله جهد بیقصد زیرا از درد عشق ممتلی بود اهتمام دفع درد خار را مدخل نبود همچون سحرهٔ فرعون و جرجیس و غیر هم لایعد و لا یحصی
نعرهٔ مستان خوش میآیدم
تا ابد جانا چنین میبایدم
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۲۶
ای خداوندی که هر روز از درت
مژده فتحی دگر میآیدم
درگرفت از دولتت کارم چو شمع
این زمان پروانهای میبایدم