گنجور

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

دیو را وقتی که در زندان کنی

با سلیمان قصد شادروان کنی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » خصومت دو مرقع پوش

 

گر بدعوی عزم این میدان کنی

سر دهی بر باد و ترک جان کنی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد

 

گر سر مویی فراایشان کنی

هر یکی را همچو صد ثعبان کنی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان

 

خانه و شهر بدن ویران کنی

همچو گل جا در میان جان کنی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

هرچه تو از دید آن نقصان کنی

عاقبت بین شو نباید آن کنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - فی الحكایة و التمثیل

 

دست آن داری که جان را جان کنی

درد دل را تا ابد درمان کنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر

 

میتوانی گر مرا درمان کنی

کار جان دردمند آسان کنی

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر

 

نفس را آن به که در زندان کنی

هرچه فرماید خلاف آن کنی

عطار
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳

 

کی بود کین درد را درمان کنی؟

کی بود کین رنج را آسان کنی؟

کی بسازی چارهٔ بیچاره‌ای؟

بی‌دلی را کی دوای جان کنی؟

کی برون آیی ز پرده آشکار؟

[...]

عراقی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات

 

ای که خاک شوره را تو نان کنی

وی که نان مرده را تو جان کنی

مولانا
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۴ - جواب حق سبحانه و تعالی با حضرت شعیب ع

 

مرده ای را تحفه ی جانان کنی

لاشه خر را هدیه ی سلطان کنی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۳ - خواب دیدن ابراهیم ع که اسماعیل را قربان کند

 

در ره ما بایدش قربان کنی

پیکرش در خاک و خون غلطان کنی

ملا احمد نراقی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر

 

هین بران تا جا در آن بستان کنی

سیر سرو و سنبل و ریحان کنی

نیر تبریزی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۷ - در شهادت حربن یزید ریاحی

 

چون پسندم جای در میدان کنی

تن مشبک از دم پیکان کنی

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode