قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۴۵ - در تغزل است
ای پسر با ما بباید ساختن
اسب را بر ما نباید تاختن
ما غلام روی تو خواهیم گشت
با تو سیم و خواجگی درباختن
خوش بود با زلف چون چوگان تو
[...]
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست
آن کجا اینجا توان پرداختن
نو کتابی باید آن را ساختن
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۱ - تمثیل در رعایت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن بطاعت، و تقصیر نمودن در طلب، و تنبیه نمودن حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شیخ داود طائی را برعایت ادب
اند راین ره جان بباید باختن
خانه در کوی ملامت ساختن
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
این چو نمرودی بدوزخ ساختن
و آن چو شداد از بهشت افراختن
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه
زیر بار عرش در جان باختن
کیمیای عشق نتوان ساختن
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
عقل با جان کی تواند ساختن
با براقی لاشه نتوان تاختن
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۶ - بردن صبا نامۀ گل به پیش بلبل و نیاز بلبل بحضرت گل
تو گدائی عشق باشه باختن
جوز بر گنبد بود انداختن
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۴ - پشیمان شدن بلبل از عمر ضایع و در غفلت گذراندن
گفت بلبل و ای ازین جان باختن
خویش را اندر بلا انداختن
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
جان خود در راه خواهم باختن
تا برون پرده خواهم تاختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۸ - گردانیدن عمر رضی الله عنه نظر او را از مقام گریه کی هستیست به مقام استغراق
از پی این عیش و عشرت ساختن
صد هزاران جان بشاید باختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را
که چه مقصودست نقشی ساختن
واندرو تخم فساد انداختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۶ - بیان آنک هر کس را نرسد مثل آوردن خاصه در کار الهی
کی رسدتان این مثلها ساختن
سوی آن درگاه پاک انداختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۹ - در بیان آنک وهم قلب عقلست و ستیزهٔ اوست بدو ماند و او نیست و قصهٔ مجاوبات موسی علیهالسلام کی صاحب عقل بود با فرعون کی صاحب وهم بود
تو نتانی ابروی من ساختن
چون توانی جان من بشناختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۹ - قصد انداختن مصطفی علیهالسلام خود را از کوه حری از وحشت دیر نمودن جبرئیل علیهالسلام خود را به وی و پیدا شدن جبرئیل به وی کی مینداز کی ترا دولتها در پیش است
مصطفی ساکن شدی ز انداختن
باز هجران آوریدی تاختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۱ - باز آمدن به شرح قصهٔ شاهزاده و ملازمت او در حضرت شاه
با دو پا در عشق نتوان تاختن
با یکی سر عشق نتوان باختن
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳
آن کمان ابرو به تیر انداختن
عالمی را صید خواهد ساختن
چون کمان در خود کشید اول مرا
آخرم خواهد چو تیر انداختن
تاختن خواهد گرفتن بیسخن
[...]