رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۸
شیر خشم آورد و جست از جای خویش
و آمد آن خرگوش را الفغده پیش
عطار » منطقالطیر » حکایت بوتیمار » حکایت بوتیمار
پس درآمد زود بوتیمار پیش
گفت ای مرغان من و تیمار خویش
عطار » منطقالطیر » حکایت صعوه » حکایت یعقوب و فراق یوسف
دید یوسف را شبی در خواب پیش
خواست تا او را بخواند سوی خویش
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
گر شما بودید یار شیخ خویش
یاری او از چه نگرفتید پیش؟
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
چون شنیدند آن سخن، از عجز خویش
برنیاوردند یک تن سر ز پیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر
آن همه ماهی چو کودک دید پیش
گفت این دولت عجب دارم ز خویش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت غافلی که عود میسوخت
چون دلم در پس بود در خون خویش
راه چون گیرم من سرگشته پیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرگ ققنس
چون ببرد وقت مردن دل ز خویش
هیزم آرد گِردِ خود ده حُزمَه بیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » سوگواری پسری که در مرگ پدر
این چنین روزی که جانم کرد ریش
هرگزم نامد به عمر خویش پیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی غازی و مردی کافر که مهلت نماز به یکدیگر دادند
بود کافر را نمازی زان خویش
مهل خواست او نیز بیرون شد ز پیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مستی که مست دیگر را بر مستی ملامت میکرد
برگرفتش تا برد با جای خویش
آمدش مستی دگر در راه پیش
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ
چون بگویند اهل جنت حال خویش
اهل دوزخ در جواب آیند پیش
عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت محمود و مردی خاکبیز
کرده بد هر جای کوهی خاک بیش
شاه چون آن دید، بازو بند خویش
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » صوفی که از مردان حق سخن میگفت و خطاب پیری به او
چون ز نان خشک گیرم سفره پیش
تر کنم از شوروای چشم خویش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند
ای چو عطّارت هزاران بنده بیش
دشمنانت را رسد بر سینه ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند
گفتم از سرّ عجایبهای خویش
ساختم مرهم پی دلهای ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵ - اشاره به کتابهای منظوم شیخ
گر ازین مرهم نیابی کام خویش
جوهر الذاّتم بیاور تو به پیش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
ای بخود مغرور از شیخیّ خویش
در سرت دستار و در برصوف کیش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
مصطفی را جبرئیل آمد زپیش
مرتضی را خواند حق در پیش خویش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی میفرماید
عاقبت راه فنا گیری به پیش
می عدم بینی همه اعضای خویش