×
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵ - تمهید زمینی آشکارا می شود روح حضرت رومی و شرح میدهد اسرار معراج را
از طریق زادن ای مرد نکو
آمدی اندر جهان چار سو
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۶ - زروان که روح زمان و مکان است مسافر را بسیاحت عالم علوی میبرد
مردم اندر کائنات رنگ و بو
زادم اندر عالم بی های و هو
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۹ - مجلس خدایان اقوام قدیم
آن یکی در دست او تیغ دو رو
وان دگر پیچیده ماری در گلو
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۸ - فلک مشتری ارواح جلیلهٔ حلاج و غالب و قرة العین طاهره که به نشیمن بهشتی نگرویدند و به گردش جاودان گراییدند
گفت رومی «این قدر از خود مرو
از دم آتش نوایان زنده شو
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۴ - نالهٔ ابلیس
آن که گوید «از حضور من برو»
آنکه پیش او نیرزم با دو جو
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۱ - حرکت بجنت الفردوس
هر چه در غیب است آید روبرو
پیش از آن کز دل بروید آرزو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۶ - لا اله الا الله
این که می بینی نیرزد با دو جو
از جلال لا اله آگاه شو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان
در هجوم روز حشر او را مجو
هست در امروز او فردای او
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره
تا نداری از محمد رنگ و بو
از درود خود میالا نام او
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق
زخم ازو ، نشتر ازو ، سوزن ازو
ما و جوی خون و امید رفو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۵ - خطاب به اقوام سرحد
گل مخر گل را مخور گل را مجو
زانکه گل خوار است دائم زرد رو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۵ - خطاب به اقوام سرحد
این کهن سامان نیرزد با دو جو
نقشبند آرزوی تازه شو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۹ - روح حکیم سنائی از بهشت برین جواب میدهد
ای مسلمان جز براه حق مرو
ناامید از رحمت عامی مشو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۰ - بر مزار سلطان محمود علیه الرحمه
شهر غزنین یک بهشت رنگ و بو
آب جوها نغمه خوان در کاخ و کو