عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
هر که او در راه حق باشد نکو
این مددها لاجرم آید ز او
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
خود حضوری یابی از پهلوی او
دین ودنیا گرددت بیشک نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
ای برادر راست گویم من بتو
غیر راه مرتضی نبود نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
گرچه دانست نکو باشد نکو
لیک کشف الغیب هم باید بدو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
رو بسوی حیدر کرّار رو
وز بهشت عدن برخوردار شو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
هرچه میگویم تو گفتارم شنو
ورنه باشی اندر این دنیا گرو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
روتو از آلودگیها دست شو
تا شوی صافی چو باده در سبو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
این جماعت همره تابوت او
جمله میرفتند خوش تکبیر گو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
دفتر صورت بیندازو برو
تادهندت جام وحدت نو بنو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
با پدر گفتا کجا بودی بگو
تا شوم واقف ز اسرارت نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
گفت یک ره که مرا بردار تو
یا سوارم شو که گردد ره نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
گفت این مرده است یا زنده بگو
من شدم از گفت او آشفته خو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
هرچه هست از نطق شه باشد نکو
غیر را از این معانی خود مگو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
ای برادر در شریعت راه رو
نیک بین و نیک دان و نیک شو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
تاشود سبز و ببار آید ازو
میوهٔ حبّ علی در جان نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
زآنکه تیغش حاضر است و کور تو
تو یدالله را نمیدانی نکو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
صورت خوبان بود پیشم نکو
هر که این مذهب ندارد وای او
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
این چنین دولت غنیمت دار تو
روز و شب پیوسته حق را شکر گو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
گویدت ای وای بر احوال تو
حال تو از حبّ زر شد نانکو