گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

گاه بودی کو بدیدی روی او

برگرفتی تیغ یک یک موی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

پس بتان را خواند از هر سوی او

عرضه شان میداد پیش روی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چون زمانی بود هم پهلوی او

دست زد آهسته بر زانوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

گه نهادی روی خود بر روی او

گاه بستی موی خود بر موی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

چون نگه کرد آن غلام از سوی او

دید پای خویشتن بر روی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۷ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هرکرا بوئی رسد از سوی او

هر دو عالم چیست خاک کوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

آب دریا باشد از شش سوی او

واو بمیرد تشنه دل در کوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چشم بیند یا خم ابروی او

روی بیند یا شکنج موی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

چون بدید از دور سلطان روی او

دید جان را موی یک یک موی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

یک شبی در خواب دیدم روی او

عاشق و بی‌خود دویدم سوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام

 

گفت میخواهم که بینم روی او

تا شوم من گرد خاک کوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

بود او تنها و لشکر سوی او

شاد میرفتند در پهلوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم

 

پس سلامی کرد اندر روی او

آنگهی آمد روان بر سوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

من طلب کارم که بینم روی او

راه کردم بی حد اندر کوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

چون برفتند و بدیدند روی او

بی دل آنگه بازگشتند سوی او

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

راه کن تا ره بری بر سوی او

تا همانجا گه ببینی روی او

عطار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode