گنجور

عطار » پندنامه » بخش ۱۰ - در صفت علامتهای بزرگی

 

دیگر آن باشد که جوید وصل دوست

وانکه از دشمن حذر کردن نکوست

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۲ - نصایح

 

بهترین چیزها خلق نکوست

خَلق خُلق نیک را دارند دوست

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۳ - در بیان آن که از دو کس احتراز می‌‬باید کرد

 

اول از دشمن که او استیزه روست

وانگهی از صحبت نادانِ دوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

این صورها صورت استاد اوست

از برون پرده این صورت نکوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۳ - در تقریر راه و تفسیر آن

 

هرچه آن شاه باشد آن اوست

مغز باید تا برون آید ز پوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

پادشاه جمله مسکینان هم اوست

مغز شاهان اوست، ایشان جمله پوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

چون در این و آن شود پیدا هم اوست

هر دو یک سیب است بی شک مغز و پوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

چونکه خود سازد یقین داند که اوست

از چه این کلی زبانها گفتگوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

آنچنان محبوب بود از عشق دوست

کورها دیگر نکرده مغز و پوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

عشق مغزی مینماید سوی دوست

تو بماندی در میانه جمله پوست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

راز خود را گفت کلی پیش دوست

مغز گشته لیک نه مغز ونه پوست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode