گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

نامصور یا مصور پیش اوست

کو همه مغزست و بیرون شد ز پوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست

 

دم دهد گوید ترا ای جان و دوست

تا چو قصابی کشد از دوست پوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست

 

قول دیگر کین ضحی را خواست دوست

هم برای آنک این هم عکس اوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۶ - تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر

 

زانک در چشمت خیال کفر اوست

وان خیال مؤمنی در چشم دوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۷ - شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس

 

هر که سردت کرد می‌دان کو دروست

دیو پنهان گشته اندر زیر پوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص

 

افکن این تدبیر خود را پیش دوست

گرچه تدبیرت هم از تدبیر اوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص

 

چون کسی کو از مرض گِل داشت دوست

گرچه پندارد که آن خود قوت اوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه

 

کی کران گیرد ز رنج دوست دوست

رنج مغز و دوستی آن را چو پوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را

 

مخزن آن دارد که مخزن ذات اوست

هستی او دارد که با هستی عدوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان

 

این چه صبرست این صبوری ازچه روست

یا مگر پیش تو این جانت عدوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان

 

هرچه جسم آمد ولادت وصف اوست

هرچه مولودست او زین سوی جوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را

 

چون بگیری سخت آن توفیق هوست

در تو هر قوت که آید جذب اوست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۳ - کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا

 

خاصه باغی کین فلک یک برگ اوست

بلک آن مغزست و این عالم چو پوست

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode