گنجور

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

اصل معنی آنکه جان من ازوست

در معانی دیدن جانان نکوست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

اهل راز آنست کو شد مست دوست

گفت مستی‌ام همه از خمّ اوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

گرچه دنیای دنی اقطاع اوست

آتشست او زان ندارد هیچ دوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

آسمان و عرش و عنصر چیست پوست

خاک الحق جمله را مغزی نکوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

پای تا سر زاریم چه رگ چه پوست

همچو چنگی زانکه میداری تودوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

چون چنین عقدیش حاصل شد ز دوست

قول وفعلش جمله قول و فعل اوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۶ - فی الحكایة و التمثیل

 

زشت او زشت و نکوی اونکوست

زشت دشمن دار نیکو دار دوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

خواستن از تو نه زشت و نه نکوست

نه ترا دشمن توان گفتن نه دوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثه

 

پیر گفتش آنکه میکائیل اوست

لطف را و رزق را دادن نکوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

گرچه تن را نیست قدری پیش دوست

یوسف جان در حریم خاص اوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

قالبش ماراست قلبش آن دوست

مغز آن اوست وان ماست پوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

او چو میداند که کار از بهر اوست

گر برای او بخون گردم نکوست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

کاین زمان من میکشم از بهر دوست

دوست داند کاین همه از بهر اوست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۰
sunny dark_mode