مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان
از سوی خانه بیامد خواجهاش
بر دکان بنشست فارغ خواجهوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را
مرغ بر بالا و زیر آن سایهاش
میدود بر خاک پران مرغوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۲ - بیان توکل و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر
طایفهٔ نخچیر در وادی خوش
بودشان از شیر دایم کشمکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۶ - ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر اجتهاد
صد هزاران طفل کشت آن کینهکش
وانک او میجست اندر خانهاش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی
من ز شیرینی نشستم رو ترش
من ز بسیاری گفتارم خمش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی
گردن خر گیر و سوی راه کش
سوی رهبانان و رهدانان خوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۱ - دعا کردن بلعم با عور کی موسی و قومش را از این شهر کی حصار دادهاند بی مراد باز گردان و مستجاب شدن دعای او
جمله حیوان را پی انسان بکش
جمله انسان را بکش از بهر هش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
اصل آب نطفه اسپیدست و خوش
لیک عکس جان رومی و حبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
بندگی در غیب آید خوب و گش
حفظ غیب آید در استعباد خوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۰ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان
باز آمد کای علی زودم بکش
تا نبینم آن دم و وقت ترش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱ - حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان به الهام حق تعالی
وامداران گشته نومید و ترش
درد دلها یار شد با درد شش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
گفت آن را جمله میگفتند خوش
مر مرا هم ذوق آمد گفتنش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
عکس چندان باید از یاران خوش
که شوی از بحر بیعکس آبکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۰ - ملامت کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت
هست آن آهن فقیر سختکش
زیر پتک و آتش است او سرخ و خوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
این صفت کردن عرض باشد خمش
سایهٔ بز را پی قربان مکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
آن فلان خانه که ما دیدیم خوش
بود موزون صفه و سقف و درش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
تاسهٔ تو شد نشان آن کشش
بر تو بی کاری بود چون جانکنش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
کی کند دل خوش به حیلتهای گش
آنک بیند حیلهٔ حق بر سرش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است
گاو نفس خویش را زوتر بکش
تا شود روح خفی زنده و بهش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را
خواجهٔ لقمان بظاهر خواجهوش
در حقیقت بنده لقمان خواجهاش