گنجور

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - فی فضایله

 

در شب معراج پیش ذوالجلال

مصطفا کرد از خداوند این سئوال

گفت چونی یا علیم و ای عزیز

گفت با بوبکر من چونی تو نیز

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

می نباید شد بحمداللّه بزور

همچو فردوسی ز بیتی در تنوز

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۹ - در بیان چهار چیز که از کرامات حق است

 

بر حذر باش از چنان کس زینهار

تا نباشی در جهان بسیار راز

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۲ - تتمهٔ حسد آن حشم بر آن غلام خاص

 

باز منشوری نویسد سرخ و سبز

تا رهند ارواح از سودا و عجز

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة

 

وای اگر بر عکس بودی این مطار

پیش تو گلزار و پیش خویش راز

مولانا
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴

 

پاکبازان را چه خارا و چه خز؟

گر به رنگی قانعی در خرقه خز

جامه گه ازرق کنی، گاهی سیاه

جامه خود دانی، تو مردم را مرز

آخرت زندان تن خواهد شدن

[...]

اوحدی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

صحرای دلم عشق تو شورستان کرد

تا مهر کسی دگر نروید هرگز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

ور پای گریختن نداری باری

دستی زن و در دامن عزلت آویز

شیخ بهایی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غیبت با غیرزبان

 

حمد گفتی، کو نشان حامدون

نی برونت را اثر نی اندرون

رو ملاف از مشک کان بوی پیاز

از دم تو می کند مکشوف راز

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode