عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتگوی سالک ژندهپوش با پادشاه
این و صد چندین سپاه و لشگرند
سر به سرمیر اجل را چاکرند
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » پند ارسطاطالیس بر اسکندر هنگام مردن او
در میان عاشقان مرغان درند
کز قفس پیش از اجل برمی پرند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
أهل فضل و أهل دانش بر سرند
از میان خلق ایشان گوهرند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
این محبان نبی و حیدرند
در طریق شرع احمد انورند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
مصطفی و مرتضی یک جوهرند
با موحدّ همچو نور اندر برند
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه
دایماً در طاعت حق حاضرند
با دلی پرخون و جانی ناظرند
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت فرقست آنکه خلقان دیگرند
جمله شادی میکنند و میخورند
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گاه همچون سگ زهم می بردرند
گه چو گرگان میکشند ومیخورند
عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پردهبازی او
پیشتر زان کاین حریفان بگذرند
بگذر از ایشان که با تو نسپرند
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
هر دوعالم دشمن یکدیگرند
عقل و جان از کار عالم بر ترند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود
و آن سببها کانبیا را رهبرند
آن سببها زین سببها برترند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را
مؤمنان آیینهٔ همدیگرند
این خبر می از پیمبر آورند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان
چون به تذکیر و به نسیان قادرند
بر همه دلهای خلقان قاهرند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۳ - برون انداختن مرد تاجر طوطی را از قفس و پریدن طوطی مرده
دشمنان او را ز غیرت میدرند
دوستان هم روزگارش میبرند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
تا درین ظلمت تحری گسترند
هر کسی رو جانبی میآورند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز
اندر آن بازار کهاهل محشرند
حس مس را چون حس زر کی خرند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱ - حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان به الهام حق تعالی
تا غریمان چونک آن حلوا خورند
یک زمانی تلخ در من ننگرند