گنجور

 
۱
۲
۳
۷
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰۷

 

آفتابا سوی مه رویان شدی

چرخ را چون ذره‌ها برهم زدی

آتشی در کفر و ایمان شعله زد

چون بگستردی تو دین بیخودی

پست و بالا عشق پر شد همچو بحر

[...]

۷ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را

 

چون که تو ینظر بنار الله بدی

در بدی از نیکوی غافل شدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۶ - مخلص ماجرای عرب و جفت او

 

گر بیان معنوی کافی شدی

خلق عالم عاطل و باطل بدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان

 

بلک از دجله چو واقف آمدی

آن سبو را بر سر سنگی زدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۳ - آتش افتادن در شهر به ایام عمر رضی الله عنه

 

آتش از استیزه افزون می‌شدی

می‌رسید او را مدد از بی حدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

پس بنی‌آدم مکرم کی بدی‌؟

کی به حس مشترک محرم شدی‌؟

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۴ - خاریدن روستایی در تاریکی شیر را به ظن آنک گاو اوست

 

از من ار کوه احد واقف بدی

پاره گشتیّ و دلش پرخون شدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع

 

عکس ذوق آن جماعت می‌زدی

وین دلم زان عکس ذوقی می‌شدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۹ - مثل

 

گفت او این را اگر سقفی بدی

پهلوی من مر تو را مسکن شدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۰ - ملامت‌کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت

 

تا نگردد نیکوی ما بدی

اینک گفتم هم نبد جز بی‌خودی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود

 

نور گوهر نور چشم ما شدی

هم سؤال و هم جواب از ما بدی

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۲ - به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن

 

ور بدیدی کی به جان بخلش بدی؟

بهر یک جان کی چنین غمگین شدی؟

۱ بیت
مولانا
 
 
۱
۲
۳
۷
 
تعداد کل نتایج: ۱۳۱