گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

زلف چون زنجیر و چون قیر ای پسر

یک زمان از دوش برگیر ای پسر

زان که تا در بند و زنجیر توایم

از در بندیم و زنجیر ای پسر

عرصه تا کی کرد خواهی عارضین

[...]

سنایی
 

عطار » اشترنامه » بخش ۶ - در علو مرتبه انسان

 

عشق آتش بود و عقل آب ای پسر

عشق خاکی و خرد باد ای پسر

عطار
 
 
sunny dark_mode