×
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا
کوها کارست در این کارگاه
کس نمیبیند ترا، ای پر کاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم
شد پریشانی چو باد و من چو کاه
پیش باد، از کاه آسایش مخواه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
قاضی کشمر ز محضر، شامگاه
رفت سوی خانه با حالی تباه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
کرد خشم آلوده، سوی زن نگاه
گفت کز دست تو روزم شد سیاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
کور و عاجز بس در افکندم بچاه
تا که شد هموار از بهر تو راه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای
این دعا میکرد و میپیمود راه
ناگه افتادش به پیش پا، نگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
در شکسته، حجره و ایوان سیاه
نه چراغ و نه بساط و نه رفاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
سر بگردید از غم و دل شد تباه
ای خدا، با سر دراندازش بچاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بیگناه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
تند بادی، کرد سیرش را تباه
روزگار اهل کشتی شد سیاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
تا که خود بشناختند از راه، چاه
چاهها کندند مردم را براه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
دیده را بستی و افتادی بچاه
ره شناسا، این تو و این پرتگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - نا آزموده
گفت، چون رفتم بمحضر صبحگاه
روستائی زادهای آمد ز راه