سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۰ - در ترجیع بند در مدح مجدالملک گوید
ای صلا در داده جود عام تو
ابر دریا غرقه انعام تو
چشمهای آسمان خوش شنو
گوش های گشته بر پیغام تو
کیست حاسد دوستکام از سعی تو
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۶
ای غذای جان مستم نام تو
چشم عقلم روشن از انعام تو
عقل من دیوانه جانم مست شد
تا چشیدم جرعهای از جام تو
شش جهت از روی من شد همچو زر
[...]
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۹ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «ان لحوم بنی فاطمة محرمة علی السباع»
تا که باشد نام باب و مام تو
تا شود معلوم رسم و نام تو
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
بر سریر ملک و دولت کام تو
در دل آدم همه آرام تو
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و ششم » بخش ۱ - المقالة السادتة و الثلثون
گفت ای جاسوس ظاهر نام تو
سوی باطن دایما آرام تو
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
دشمن جانست این اجسام تو
کز برای اوست ننگ و نام تو
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹
ای همه شیران اسیر دام تو
تو سنان خویشتن بین رام تو
باز مالیده که مرد افکنی
کعبتین تیغ گردان جام تو
هم عنانی کرده در راه قبول
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۹
ای غذای جان مستم نام تو
چشم و عقلم روشن از ایام تو
شش جهت از روی من شد همچو زر
تا بدیدم سیم هفت اندام تو
گفته بودی کز توام بگرفت دل
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان
چون همه اجزام از انعام تو
رستهاند و غرق دانه و دام تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۷ - قصهٔ منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان
تا مبارک گردد از اقدام تو
تا قیامت تازه بادا نام تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
تا مثنا بشنوم من نام تو
عاشقم بر نام جانآرام تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۶ - بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بیکسب و بیحساب
نفس چون با شیخ بیند کام تو
از بن دندان شود او رام تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۵ - پرسیدن آن پادشاه از آن مدعی نبوت کی آنک رسول راستین باشد و ثابت شود با او چه باشد کی کسی را بخشد یا به صحبت و خدمت او چه بخشش یابند غیر نصیحت به زبان کی میگوید
گرچه بابای توست و مام تو
کو حقیقت هست خونآشام تو
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰۱
تا به کی باشد دلم در دام تو
آهوی طبع دل من رام تو
شد گرفتار این دل بیچاره ام
در سر زلفین همچون شام تو
من ندیدم در جهان ای بی وفا
[...]
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۱ - حکایت ابراهیم ادهم
کاول نامه نویسم نام تو
مست گردانم جهان از جام تو
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۰ - فی أن البلایا و المحن فی هذا الطریق، وان کانت عسیرة، لکنها علی المحب یسیرة بل هی الراحة العظمی والنعمة الکبری
برد این حلوا و نان، آرام تو
شست از لوح تو کل نام تو
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۵ - فی ذم المتهمین بجمع أسباب الدنیا، المعرضین عن تحصیل أسباب العقبی
تلخ کرد این نان و حلوا کام تو
برد آخر، رونق اسلام تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶ - در بیان عهد و پیمان گرفتن شاه از طوطی
کند گفتار بدو دشنام تو
کند آن کردار نافرجام تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۹ - گرفتار شدن پادشاه به دست زنگیان
این دویدنهای صبح و شام تو
ره نوردیهای بی انجام تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۴ - رجوع به باقی داستان حضرت خلیل الرحمن
ای دو عالم جملگی هست نام تو
رند و زاهد هر دو مست جام تو