عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴
راه عشق او که اکسیر بلاست
محو در محو و فنا اندر فناست
فانی مطلق شود از خویشتن
هر دلی که کو طالب این کیمیاست
گر بقا خواهی فنا شو کز فنا
[...]
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
عرش بر آبست و عالم بر هواست
بگذر از آب و هوا جمله خداست
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
چون زمین بر پشت گاو استاد راست
گاو بر ماهی و ماهی در هواست
عطار » منطقالطیر » فی فضائل خلفا » فی فضیلةامیرالمؤمنین علی رضی الله عنه
از دم عیسی کسی گر زنده خاست
او بدم دست بریده کرد راست
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید
اختیار جمله شان گر نیست راست
اختیار جمع قرآن پس خطاست
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » حکایت شفقت کردن مرتضی بر دشمن
مرتضی را شربتی کردند راست
مرتضا گفتا که خونریزم کجاست
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » حکایت چوب خوردن بلال
آنک او در دست خاری مبتلاست
زو تصرف در چنان قومی خطاست
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درخواست پیغمبر (ص) از پروردگار که کار امتش را به او سپارد
کار امت چون نه کار مصطفاست
کی شود این کار از حکم تو راست
عطار » منطقالطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد
بر سر و روی تو خندیدن رواست
لیک در روی تو خندیدن خطاست
عطار » منطقالطیر » حکایت باز » حکایت پادشاهی که سیب بر سر غلام خود میگذاشت و آن را نشانه میگرفت
این همه حرمت که پیش شه تو راست
شرح ده کاین زرد رویت از چه خاست
عطار » منطقالطیر » حکایت باز » حکایت پادشاهی که سیب بر سر غلام خود میگذاشت و آن را نشانه میگرفت
ور چنان باشد که آید تیر راست
جمله گویندش ز بخت پادشاست
عطار » منطقالطیر » حکایت کوف » حکایت مردی که پس از مرگ حقهای زر او بازمانده بود
گفت آخر صورت موشت چراست
گفت هر دل را که مهر زر بخاست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
گر ز ما پرسند، برگویید راست
کآن ز پا افتاده سرگردان کجاست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
آن دگر یک گفت تسبیحت کجاست؟
کی شود کار تو بیتسبیح راست؟
عطار » منطقالطیر » عزم راه کردن مرغان » عزم راه کردن مرغان
سالکی گفتش که ره خالی چراست
هدهدش گفت این ز فریاد شماست
عطار » منطقالطیر » عزم راه کردن مرغان » تحیر بایزید
چون تو جویایی و ماجویان راست
در میان ما تفاوت از چه خاست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر
هرکسی میگفت شاها او گداست
شاه گفتا هرچ هست انباز ماست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت سلطان محمود و خارکن
این طلب گر از تو و از من خطاست
گر بمیرم این دم از غم هم رواست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار عباسه دربارهٔ نفس
این نیارستند کرد و آن رواست
در میان چندین تفاوت از چه خاست