گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

خرقه رهن خانه ی خمّار دارد پیر ما

ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما

گر شدیم از باده بدنام جهان تدبیر چیست

همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما

سرو را باشد سماع از ناله ی دلسوز مرغ

[...]

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷

 

ره، خرابات است و درد سالخورده، پیر ما

کس نمی‌داند به غیر از پیر ما، تدبیر ما

خاک را از خاصیت اکسیر اگر، زر می‌کند

ساقیا می‌ده، که ما، خاکیم و می، اکسیر ما

ما که از دور ازل مستیم و عاشق، تا کنون

[...]

سلمان ساوجی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰

 

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانهٔ خَمّار دارد پیر ما

در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم

[...]

حافظ
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما

التفات خاطر پیران بود تدبیر ما

زآب چشم ما کند زنجیر سازی باد آه

تا کشد سرو قدت را پای در زنجیر ما

«والضحی » باشد کنایت زان دوزخ «والشمس » نیز

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰

 

حاجت دام و کمندی نیست در تسخیر ما

گردش چشمی بود بس حلقه زنجیر ما

ما خراب از آب شمشیر تغافل گشته ایم

می توان کردن به گرد دامنی تعمیر ما

از عیار نامه ما دردمندان آگهند

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱

 

تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما

لنگ سازد خویش را آهوی آهوگیر ما

خانه ما در ره سیلاب اشک افتاده است

حیف از اوقاتی که گردد صرف در تعمیر ما

راه زلف او به طی کردن نمی آید به سر

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۱

 

سر به دیوار ندامت می زند تدبیر ما

راه بیرون شد ندارد کوچه زنجیر ما

گریه های تلخ ما را چاشنی دیگر بود

از شکر پیوسته لبریزست جوی شیر ما

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

بسکه گردیدند همراهان ما دلگیر ما

کس بگرد ما نمی گردد، مگر زنجیر ما

برنگشتیم از جهان زانسان که رو وا پس کنیم

مزد نقاشی که مستقبل کشد تصویر ما

ما حساب خویشتن را با جهان کردیم پاک

[...]

واعظ قزوینی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۹

 

شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما

کو خراجی تا کند بار دگر تعمیر ما

در بیابان جنون خضریم کز سودای عشق

موج آب زندگی شد حلقه زنجیر ما

اسیر شهرستانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷

 

رنگ شوخی نیست درطبع ادب تخمیر ما

حلقه می‌سازد صدا را نسبت زنجیر ما

مزرع بیحاصل جسم آبیار عیش نیست

ناله بایدکاشتن در خاک دامنگیر ما

بی‌سبب چون سایه پامال دوعالم عبرتیم

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸

 

نغمه رنگ افتاده نقش بی‌نشان تأثیر ما

مطربی کوکز سر ناخن‌کشد تصویر ما

سرمه تفسیر حیا عنوان‌کتاب عبرتیم

تهمت تقریرنتوان بست برتحریر ما

قبل و بعد عالم تجدید، تجدید است و بس

[...]

بیدل دهلوی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

دوست دشمن، مدعی داور، وفا تقصیر ما

چیست غیر از جان سپاری در رهش تدبیر ما

ازکمند حسن تدبیر رهائی چون کنم

چشم گوزچی، چه زنخ، زلف سیه زنجیر ما

ما که آن دیوار کوتاهیم کاندر ملک عشق

[...]

یغمای جندقی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

ما مریدان رو به سوی کعبه چون آریم چون

رو به سوی خانهٔ خمار آرد پیر ما

عقل‌اگرداند که‌دل‌دربند زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پیِ زنجیر ما

رضاقلی خان هدایت
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء

 

خسروا فعل بد ما گشته دامنگیر ما

زشتی اعمال کرد این آب‌ها در شیر ما

خود بخود کردیم و بی‌حاصل بود تدبیر ما

عفو کن ای معدن عفو و عطا تقصیر ما

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode