گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲۱ - فی مدح الملک المعظم علاء الدین المستضر القزوینی

 

زبده دوران ملک مستنصر آن کز کبریا

حضرت او را ملاذ آل الپ ارغون کنند

شش جهت را مشتق از شش حرف اسمش می نهد

زان سبب در رفعتش هفت آسمان مضمون کنند

نزد کلک نقش بندش نام مانی گر برند

[...]

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۸۱

 

دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد

ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند

سخت می‌ترسم ازین معنی که خاص و عام ملک

از تو برگردند و رو با حضرت بی چون کنند

از عوانان ممالک گردن یک تن بزن

[...]

سلمان ساوجی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند

وز نوای ناله هر دم گوش گل پرخون کنند

گر سزاوار بهشتم باری ای رضوان مرا

در بهشتی بر که آنجا درد دل افزون کنند

دیده گر داری بیا سوی گلستان وفا

[...]

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۴۹

 

یکه تازان جنون چون روی در هامون کنند

خاکها در کاسه بی ظرفی مجنون کنند

بلبلان سوگند بر سی پاره گل خورده اند

کز گلستان شبنم گستاخ را بیرون کنند!

حیرتی دارم که چون در روزگار زلف او

[...]

صائب تبریزی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

ای مهینه داوری کت شش جهه فراش وار

قبه از هفت اختر و خرگه زنه گردون کنند

وی مسیحافر که با گرد رهت یونانیان

خنده برکحل الجواهرهای افلاطون کنند

عزم حزم نافذت در انقباض و انبساط

[...]

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode